علمی فرهنگی ورزشی
جمعه 6 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 9:58 ::  نويسنده : رضااشرفی آق گنبد

همیشه مسیرهای دور و نزدیک را برای خرید طی می کنیم و در برگشت کیسه های متنوع از کالا هایی که نیاز داشتیم به همراه داریم ،اما اگر آگاهانه به خریدهایمان نگاه کنیم چه مقدار از خرید های ما آن چیز هایی که نبوده که می خواستیم و چه مقدار هزینه ی اضافی صرف آنها کرده ایم.
در این جا می خواهیم چند راهکار برای خرید آگاهانه را مطرح کنیم :

تاکتیک اول : کاهش قیمت باور نکردنی
فرض کنید شما از یک ژاکت خوشتان آمده اما می دانید چند هفته ی بعد به خاطر تغییر فصل یک برچسب کاهش قیمت روی آن قرار می گیرد.حال باید چه کار کرد؟ شاید انتظار شما باعث از دست دادن آن ژاکت شود.بهترین راه حل این است ببینید آن ژاکت چقدر برای شما ارزش دارد و اصلأ چقدر به آن نیاز دارید و آیا قیمت عادلانه ای که در ذهنتان برای آن قرار داده اید با قیمت الأن ژاکت همخوانی دارد یا خیر.

گام دوم : سایز اقتصادی اما تعادلی
یعنی همان مقداری خرید کنید که نیاز داری نه بیشتر و نه کمتر .و از کیفیت کالایی استفاده کنید که جیب شما اجازه ی خرید آن را می دهد.حتی می توانید به مراکز خریدی مراجعه کنید که با قیمت های مناسب تر کالاهای مورد نظرتان را ارائه می کند.


خواندن این مطلب را به شما عزیزان پیشنهاد می کنیم :
روز مادر چگونه مادرتان را خوشحال می کنید؟


ترفند ۳: استفاده از تخفیف
می توانید با پرداختن کل قیمت کالا به صورت نقدی از تخفیف برخوردار شوید یا حتی بر اساس بن هایی که قرار است در آینده بگیرید خریدتان را تنظیم کنید.

گام آخر : خرید اینترنتی
خاصیت خریدبا کارت های اعتباری و خرید های اینترنتی این است که بدون توجه به قیمت و مهم تر از آن اهمیت نیاز به آن کالا مغلوب ظاهر و تبلیغات می شوید و دست آخر به جای خرید کردن درست کارت اعتباری شما خالی شده است.پس برای خرید اینترنتی به سراغ همان کالایی بروید که به آن نیاز دارید.

 



جمعه 6 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 9:46 ::  نويسنده : رضااشرفی آق گنبد

 

 

معمولاً مسيري که بچه‌ها در روند رشد و سرعت وزن‌گيري و افزايش قد طي مي‌کنند با يکديگر متفاوت است و نمي‌توان روند رشد بچه‌اي را حتي با بچه ديگري که هم‌سن و سال خودش است هم مقايسه کرد.

به طور طبيعي وزن بچه‌ها از بدو تولد تا 5 يا 6 ماهگي حدوداً 2 برابر مي‌شود.

 

حقايقي درباره بدغذايي بچه‌ها

با افزودن غذاهاي کمکي به برنامه غذايي روزانه البته در کنار شير مادر، وزن شيرخواران در سال اول تا 3 برابر وزن تولدشان هم مي‌رسد. در پايان سال اول زندگي مي‌توان انتظار 25 تا 30 سانتي‌متر افزايش قد را هم از کودکان داشت که اين افزايش قد و وزن در سال اول نشان‌دهنده نياز بچه به مواد مغذي مناسب است. درباره بدغذايي بچه‌ها، توجه به نکات زير ضروري است.

 

1- کاهش اشتهاي کودک به معناي بدغذايي او نيست

همان‌طور که گفته شد معمولاً وزن بچه‌ها در پايان سال اول به 3 برابر وزن تولدشان هم مي‌رسد. اين افزايش وزن در سال دوم به نصف کاهش پيدا مي‌کند و از 3 سالگي تا سن پيش از بلوغ و بلوغ، روند افزايش قد و وزن، کُند اما مداوم مي‌شود. از 3 سالگي به بعد سالي 6 تا 8 سانتي‌متر افزايش قد و 2 تا 3 کيلوگرم افزايش وزن براي بچه‌ها قابل‌قبول است. پس با اين پايين آمدن سرعت رشد از سال دوم به بعد، کم شدن ميل به غذا و کاهش اشتها در بچه‌ها ظاهر مي‌شود. با به وجود آمدن اين کاهش اشتها و کاهش روند رشد طبيعي برخي از مادران فکر مي‌کنند که فرزندشان دچار بدغذايي شده و براي پيشگيري از ابتلاي او به سوءتغذيه از ترفندهاي غيراصولي براي وادار کردن بچه به غذا خوردن، استفاده مي‌کنند. با استفاده از اين ترفندها که مي‌توانند شامل پرت کردن حواس بچه هنگام غذا خوردن، تهديد کردن او، وعده دادن و دنبال بچه با بشقاب غذا دويدن باشند، اجازه برآورده شدن نياز واقعي کودک به غذا خوردن داده نمي‌شود و همين موضوع مي‌تواند باعث نهادينه شدن انحراف‌هاي تغذيه‌اي در بچه‌ها شود يعني مادران با ترفندهاي غير علمي خود ممکن است قدرت آموزش درست، اصولي و به اندازه غذا خوردن را براي هميشه از فرزندان خود سلب کنند.

 

2- استفاده از نمودار پايش رشد مي‌تواند موثر باشد

نمودار پايش رشد يا جدولي که هنگام ترخيص مادر و کودک در بيمارستان به خانواده‌ها داده مي‌شود، حاوي اطلاعات خوبي درباره تمام موارد مربوط به تولد نوزاد، نوبت واکسيناسيون‌ها و ميزان طبيعي رشد او تا سن 9 سالگي است بنابراين مادران مي‌توانند با توجه به نمودار پايش رشد از سرعت رشد مناسب يا نامناسب فرزند خود آگاه شوند و ديگر نگراني بي‌مورد درباره بدغذايي يا نحوه رشد کودکشان نداشته باشند.

اصرار کردن و فشار آوردن به کودک براي خوردن غذا موجب شرطي شدن او مي‌شود، پس کودک بايد ياد بگيرد غذا تنها براي رفع گرسنگي و نياز بدن است و والدين بايد بدانند غذا ابزاري براي تشويق و تنبيه کودک نيست.

بر اساس اين نمودار، اگر بچه‌ها در مسير حرکتي خود سير صعودي داشته باشند و خودشان را به استانداردهاي بين‌المللي نزديک کنند، يعني مشکلي در رشد آن‌ها وجود ندارد اما اگر سير رشد بچه‌ها در اين منحني به صورت افقي يا نزولي دربيايد، خانواده‌ها بايد نسبت به ابتلاي فرزندشان به سوءتغذيه مشکوک شوند و براي پي بردن به دليل اين رشد نامناسب هرچه سريع‌تر فرزند خود را نزد پزشکش ببرند تا مشکل اختلال رشد او مورد بررسي قرار بگيرد. در چنين مواردي بالا بردن خودسرانه حجم غذايي بچه‌ها به هيچ عنوان توصيه نمي‌شود چون ممکن است اختلال رشد آن‌ها به دليل کم‌خوني، عفونت، اختلال‌هاي متابوليسمي و... باشد.

 

3- خانواده‌ها در شکل‌گيري ذائقه بچه‌ها نقش دارند

بسياري از والدين به خصوص والدين بچه‌هاي کوچک‌تر از بد بودن ذائقه غذايي فرزندانشان گلايه دارند. يعني مي‌گويند مثلاً فرزند آن‌ها به خوردن سبزي‌ها، گوشت‌ها يا لبنيات علاقه‌اي ندارد و اين موضوع به خاطر پايين آمدن ارزش تغذيه‌اي سفره غذايي بچه‌ها، باعث نگراني والدين آن‌ها مي‌شود. متأسفانه گرايش بيشتر بچه‌هاي ما به سمت غذاهاي شور، شيرين و چرب است و اين نوع ذائقه توسط اولين معلم تغذيه تمام بچه‌ها يعني مادران آن‌ها در وجودشان نهادينه شده است. معمولاً بيشتر مادران گمان مي‌کنند بايد به فرزندان خود از سن شروع غذاي کمکي، غذاهايي را بدهند که خودشان طعم آن‌ها را بيشتر مي‌پسندند در صورتي که داروخانه طبيعت، بهترين و مغذي‌ترين خوراک‌ها را به ما هديه داده است. هرچه که مادران از بدو شروع غذاي کمکي از چاشني‌ها، نمک، شکر و روغن کمتري براي طعم دادن به غذاي بچه‌ها استفاده کنند ميل آن‌ها به خوردن گوشت‌هاي پخته يا بخارپز، سبزي‌هاي خام يا پخته و لبنيات هم بيشتر مي‌شود. به عبارت ساده‌تر بچه‌ها هر آنچه را که از کودکي به آن‌ها خورانده مي‌شود با همان طعم دوست دارند. حالا مادري که از 6 يا 7 ماهگي طعم خوراکي‌هاي چرب، سرخ کردني، شور يا شيرين را به فرزندش چشانده است، چطور مي‌تواند توقع داشته باشد که او در 3 يا 4 سالگي به خوردن سبزي‌ها علاقه نشان دهد!؟

از طرف ديگر، منش غذا خوردن با الگوبرداري از ساير افراد خانواده در بچه‌ها شکل مي‌گيرد. يعني بچه‌ها نوع غذا خوردن را ابتدا از پدر و مادر سپس از خواهر و برادر و در نهايت هم از جامعه همسالان خود در مدرسه يا محيط ياد مي‌گيرند. اگر پدر و مادري تندتند غذا بخورند، هنگام غذا خوردن مدام حرف بزنند يا خواهر و برادرهاي بزرگ‌تر هنگام غذا خوردن برخي از اجزاي غذا مانند پياز يا گوجه يا گوشت را از ظرفشان جدا کنند و نسبت به خوردن بعضي از خوراکي‌ها واکنش منفي نشان بدهند به طور حتم انتظار بروز چنين رفتارهايي در بچه‌هاي کوچک‌تر هم دور از انتظار نخواهد بود بنابراين مي‌بينيد که والدين و خواهر و برادرهاي بزرگ‌تر مي‌توانند نقش بسيار پررنگي در شکل‌گيري ذائقه و خوب يا بدغذا شدن بچه‌هاي کوچک‌تر داشته باشند.

 

4- اجبار و زورگويي باعث تنفر بچه‌ها از غذا مي‌شود

گاهي برخي از مادران با زور و اجبار، سعي مي‌کنند فرزندان خود را به خوردن غذاهايي که دوست ندارند، وادار کنند. بهتر است اين گروه از مادران بدانند که اصرار و اجبار در غذا خوردن مي‌تواند با مقاومت منفي بچه‌ها روبرو شود يعني وقتي بچه‌ها متوجه زورگويي والدين خود براي خوردن غذايي که دوست ندارند، مي‌شوند؛ تمام تلاششان را براي پس زدن آن غذا و حرص دادن پدر يا مادر خود براي انتقام گرفتن از زورگويي آن‌ها مي‌کنند! در اين صورت، ممکن است که حتي بچه‌ها تا آخر عمرشان از خوردن آن غذا متنفر شوند و تنها مقصر اين موضوع هم مي‌تواند زورگويي والدين در دوران کودکي باشد.

 

چاره چيست؟

بدغذايي کودکان يکي از مهم‌ترين مشکلاتي است که والدين با آن روبه‌رو هستند، مسئله‌اي که در سنين پيش از دبستان به ويژه کودکان 2 تا 5 ساله ديده مي‌شود. چاره‌ي اين نوع بدغذايي و انتخاب نوع غذا در بچه‌ها، اصلاً سخت نيست.

* شما مي‌توانيد برخي مواد غذايي که فرزندتان به خوردن آن‌ها علاقه‌اي ندارد را با مواد غذايي ديگري که او دوست دارد، ترکيب کنيد. مثلاً پياز يا گوجه‌فرنگي داخل غذا را رنده کنيد تا او متوجه وجود آن‌ها نشود يا اينکه مواد غذايي را به شکلي که او دوست دارد، تهيه کنيد. مثلاً اگر گوشت تکه‌اي نمي‌خورد،‌ برايش کتلت درست کنيد.

* يک راه ديگر براي تشويق کردن بچه‌ها به خوردن انواع مواد غذايي، کنجکاو کردن آن‌ها نسبت به خوراکي‌هاي مختلف است. به اين ترتيب که مثلاً چند مرتبه کمي سبزي‌هاي پخته را کنار ظرف ماکاروني يا کتلتش بگذاريد و اجازه بدهيد که خودش نسبت به خوردن آن‌ها ترغيب شود. البته مي‌توانيد کنار ظرف غذاي خودتان را هم با خوراکي‌هاي مغذي بپوشانيد و مدام با خوردن و تعريف کردن از طعم و خواص آن‌ها بچه‌ها را نسبت به امتحان کردن طعم‌هاي جديد کنجکاو کنيد.

* استفاده از بشقاب و ليوان‌هاي رنگي با رنگ‌هاي نارنجي، ارغواني و قرمز هم مي‌تواند باعث افزايش اشتهاي بچه‌ها شود. در ضمن هرگز فراموش نکنيد که براي تشويق کردن بچه‌ها به خوردن تمام گروه‌هاي غذايي، صبر و حوصله بيشتر از زور و تهديد به کار مي‌آيد!

اصرار کردن و فشار آوردن به کودک براي خوردن غذا موجب شرطي شدن او مي‌شود، پس کودک بايد ياد بگيرد غذا تنها براي رفع گرسنگي و نياز بدن است و والدين بايد بدانند غذا ابزاري براي تشويق و تنبيه کودک نيست.

اگر والدين از آغاز سن دو سالگي يعني زماني که کودک شروع به غذا خوردن مي‌کند در کنار سفره و همراه با ساير اعضاي خانواده به او غذا بدهند باعث مي‌شود کودک با آداب غذا خوردن آشنا شود و اگر با عدم تمايل کودک به برخي غذاها و يا خوردن تعدادي خاص از آن‌ها روبه‌رو شدند والدين نبايد اصرار بيش از حد براي خوردن داشته باشند يا مانع از خوردن کودک شوند.

زماني که کودک علاقه‌اي به استفاده از يک غذا ندارد والدين بايد براي او حق انتخاب باقي بگذارند و در کنار اين انتخاب‌ها غذايي که مورد علاقه کودک نيست را به او پيشنهاد بدهند. قطعاً اين کار پاسخ بهتري نسبت به فشار آوردن در پي خواهد داشت.

کودکان بايد در روز سه وعده غذاي اصلي و سه ميان‌وعده داشته باشند تا نياز بدن آن‌ها در شبانه‌روز تأمين شود. همچنين والدين بايد در تهيه غذاها به شکل و رنگ غذا نيز توجه داشته باشند. به طور مثال نبايد غذا را آنقدر مايع و رقيق درست کرد که کودک در هنگام خوردن آن دچار مشکل شود.

در نهايت اين که والدين بايد از دو سالگي به بعد يعني زماني که کودک توانست به راحتي غذا بخورد اجازه بدهند کودک به طور مستقل غذا بخورد و مانع از حرکات هنگام غذا خوردن کودک نشوند. اين کار اشتياق آن‌ها را براي خوردن بيشتر خواهد کرد.

منبع : هفته نامه سلامت



جمعه 6 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 9:15 ::  نويسنده : رضااشرفی آق گنبد

نفخ شکم

اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که بعد از خوردن، نفخ می‌کنید، به راحتی می‌توانید با تغییر دادن رژیم غذایی، به خودتان کمک کنید.

همه‌ی ما می‌دانیم که خوردن یک غذای خوب چه لذتی دارد و بعد از خوردن بیش از اندازه‌ی غذا چه حس بدی به انسان دست می‌دهد.

پس نفخ کردن بهایی است که ما باید برای خوردن بیش از اندازه بپردازیم، در حالی که بسیاری از مردم این حس را یک حس کاملاً طبیعی قلمداد می‌کنند.

اما خیلی زود تسلیم نشوید. هنوز هم امید هست. با تغییر رژیم غذایی و ایجاد تغییرات ساده در عادات غذا خوردن، می‌توانید از غذا خوردن لذت ببرید و یک حس خوب بعد از خوردن داشته باشید.

 

چند نظریه برای این که بعد از غذا نفخ نکنید

* برای هضم راحت‌تر غذا، در طول روز آب زیادی بنوشید، البته نه همراه با غذا! سعی کنید جرعه‌های آبی که می‌نوشید کم باشد و به آرامی آن‌ها را قورت بدهید، نه این که آن قدر با صدا باشد که انگار صدای شکسته شدن ظرف می‌آید، البته نوشیدنی‌هایی مانند نوشابه‌های گازدار و قهوه که خاصیت مدر بودن دارند، جزء این لیست قرار نمی‌گیرند.

 

* اضافه کردن ماست به لیست رژیم غذایی می‌تواند دستگاه گوارش را تقویت کند، البته توجه داشته باشید که برای گرفتن نتیجه‌ی مثبت حداقل چند هفته باید این دستورات را رعایت نمایید.

مقدار کالری‌ای که می‌خورید هم می‌تواند یکی از دلایل بروز نفخ باشد. مقدار بیش از اندازه کالری در وعده غذایی باعث ترشح هورمون‌هایی از دیواره روده شده و باعث حالت تهوع و نفخ می‌شود

* بعد از غذا خوردن به پیاده‌روی بروید و یا به طور کلی ورزش کافی داشته باشید که هر دوی این کارها می‌توانند به عدم بروز نفخ و همین طور به هضم شما کمک کنند.

دکتر رابرتز می‌گوید: «درمان واقعی برای این مشکل این است که بیش از نیاز بدن‌مان به آن کالری وارد نکنیم و به قول قدیمی‌ها بیشتر از اندازه شکم‌مان غذا نخوریم».

 

چرا من بعد از غذا خوردن نفخ می‌کنم؟

به طور اختصار، این حس ناراحت‌کننده ناشی از وجود گاز در روده‌ها است، البته گاز بیش از حد. این به نوبه‌ی خود باعث تورم و احساس فشار در معده می‌شود.

 

* ولی در مورد علت دقیق نفخ، باید گفت که دلایل آن در هر فرد با فرد دیگر متفاوت است. بعضی از مردم بعد از خوردن زیاد احساس نفخ می‌کنند، به همین سادگی. هر چه قدر یک فرد بیشتر می‌خورد، بیشتر هم طول می‌کشد تا غذا از معده به روده کوچک برود تا هضم شود، بنابراین احساس نفخ بیشتر می‌شود، البته برخی از افراد هم به یک‌سری غذاها حساس هستند.

 

* در افرادی که عدم تحمل لاکتوز دارند، مصرف روزانه‌ی شیر و فرآورده‌های لبنی موجبات ناراحتی آن‌ها را فراهم می‌کند.

 

* به علاوه، فیبر بیش از حد در رژیم غذایی شما می‌تواند نفخ پس از غذا خوردن به وجود بیاورد.

برای هضم راحت‌تر غذا، در طول روز آب زیادی بنوشید، البته نه همراه با غذا! سعی کنید جرعه‌های آبی که می‌نوشید کم باشد و به آرامی آن‌ها را قورت بدهید

خوردن غذاهای با فیبر بالا اگر به خوردن آن‌ها عادت دارید مسأله‌ی مهمی نیست، اما اگر عادت ندارید و یکباره شروع به مصرف غذاهای پُرفیبر کرده‌اید، ممکن است که این حس ناخوشایند به سراغ شما هم بیاید. قطعاً شما می‌خواهید از خوردن غذای پُرفیبر خود لذت ببرید، اما وقتی فکر می‌کنید که بعد از این لذت چه دردسری نهفته است، از خوردن پشیمان می‌شوید.

 

* مقدار کالری‌ای که می‌خورید هم می‌تواند یکی از دلایل بروز نفخ باشد. مقدار بیش از اندازه کالری در وعده غذایی باعث ترشح هورمون‌هایی از دیواره روده شده و باعث حالت تهوع و نفخ می‌شود. سعی کنید چهار تا شش وعده‌ی غذایی کوچک را به جای 3 وعده‌ی غذایی بزرگ بخورید.


چگونه می‌توان احساس نفخ را پس از خوردن غذا از بین برد؟

* خوردن وعده‌های کمتر و کوچک‌تر غذایی می‌تواند جلوی نفخ کردن را بگیرد. این‌ها از گفته‌های جوآن بلیک، استادیار بالینی در گروه علوم پزشکی در دانشگاه بوستون است. بلیک می‌گوید: «در خوردن عجله نداشته باشید!».

 

* خوردن و یا آشامیدن با سرعت بیش از حد معمول می‌تواند باعث بروز مشکل شود. شما با این کار هوای زیادی را می‌بلعید که این باعث نفخ می‌شود.

خوردن غذاهای با فیبر بالا اگر به خوردن آن‌ها عادت دارید مسأله‌ی مهمی

نیست، اما اگر عادت ندارید و یکباره شروع به مصرف غذاهای پُرفیبر کرده‌اید، ممکن است که این حس ناخوشایند به سراغ شما هم بیاید

به علاوه، حواس‌تان به خوردن‌تان باشد و توجه داشته باشید که چه چیزی می‌خورید. لونا سندون، استادیار گروه تغذیه بالینی در مرکز پزشکی دانشگاه تگزاس در جنوب غربی دالاس می‌گوید: «غذاهای چرب‌تر به زمان بیشتری برای هضم نیاز دارند». همچنین سبزیجاتی نظیر بروکلی، گل کلم، لوبیا و یا حبوبات می‌توانند گاز بیشتری را به وجود بیاورند و باعث ایجاد ناراحتی شوند.

البته این بدان معنا نیست که شما از خوردن این مواد غذایی سالم و مغذی دست بکشید، بلکه فقط سعی کنید مقدار کمتری از آن‌ها را در رژیم غذایی خود استفاده نمایید و به این ترتیب به بدن‌تان در هضم راحت‌تر کمک کنید.



جمعه 6 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 9:15 ::  نويسنده : رضااشرفی آق گنبد

 

به فکر کودکمان باشیم


اگر سعي کنيم بدون توجه به مشکل بنيادي، نشانه را درمان کنيم، در بهترين حالت، غيرمؤثر خواهد بود و در بدترين حالت شايد باعث صدمه بيشتر شود. بنابراين درست مانند پزشکان، اگر مي خواهيم پاسخ مؤثري به بدرفتاري فرزندمان بدهيم، بايد اول علت را بشناسيم، نه اينکه فقط به نشانه واکنش نشان بدهيم.

در اين مقاله سعي داريم اهداف کودکان از بدرفتاري هايشان را براي شما توضيح بدهيم تا بتوانيد با شناسايي علت، راهکار مناسب را اتخاذ کنيد.فرزندان از رفتار بد خود، هميشه هدفي را دنبال مي کنند. شما به عنوان والد مي توانيد با شناخت هدف فرزندتان از بدرفتاري هايش، با آنها متناسب برخورد کنيد و جلوي مشکلات رفتاري آنها را بگيريد. هدف هاي بچه ها از بدرفتاريشان عبارتند از: جلب توجه، اعمال قدرت، انتقام گرفتن و عاجز جلوه دادن.

کودکان اين رفتار را از موقعيت خود در خانواده، حرف ها و اعمال والدين و سبک هاي فرزندپروري ياد مي گيرند. اگر دقيق تر بخواهيم بيان کنيم؛ کودکاني که احساس تعلق ندارند، احساس ناامني و انزوا مي کنند، ممکن است؛ با جلب توجه منفي، ثابت کنند به جايي و کسي تعلق دارند.

کودکاني که احساس توانايي نمي کنند و نتوانند خود را شايسته حقوقشان بدانند، ممکن است با کنترل کردن ديگران با نشان دادن اينکه ديگران نمي توانند آنها را کنترل کنند، به دنبال اعمال قدرت باشند. همچنين کودکاني که احساس مي کنند به حساب نمي آيند، ممکن است سعي کنند ديگران را به خاطر احساس بي اهميت بودن خودمجازات کنند و از آنها انتقام بگيرند.

سرانجام کودکاني که بدون احساس دلگرمي، اغلب احساس عاجز بودن مي کند، ممکن است قبول کنند ناتوان هستند، پس خود را عاجز جلوه مي دهند. براي مثال کودکي ممکن است فراموش کند سر وقت بيايد، چون مي خواهد به او يادآوري کنيد، چرا که توجه شما را مي خواهد.
کودک ديگر ممکن است فراموش کند، چون مي خواهد به شما نشان دهد نمي توانيد او را مجبور به انجام خواسته خود کنيد. کودک ديگر ممکن است فراموش کند تا شما را نگران کند. اين کودک احساس لطمه مي کند و مي خواهد با انتقام گرفتن از شما، مقابله به مثل کند؛ و سرانجام کودکي ممکن است فراموش کند، چون براي پذيرش هر نوع مسئوليت احساس ناتواني مي کند و مي خواهد راحتش بگذاريد و از وي انتظار نداشته باشيد، اين کودک با اجتناب يا نشان دادن بي کفايتي مي خواهد از عزت نفسش حفاظت کند.والدين بايد اين نکته را مد نظر داشته باشند؛ بدرفتاري از منظر کودک، راه حلي است براي برطرف کردن مشکل او، بنابراين بايد به کودک خود کمک کنيم راه حل ديگري را بيابد.


براي خيلي از والدين تفکيک و شناسايي اين علل چهارگانه بسيار سخت به نظر مي رسد. به سادگي مي توانيد از دو طريق بفهميد وقتي فرزندتان يک بدرفتاري انجام داد، هدفش کدام يک از اين علل چهارگانه بوده است. اين دو روش عبارتند از:

1- نوع احساس و عکس العملي که در اثر بدرفتاري کودکان در شما ايجاد شده است مورد توجه قرار دهيد.

وقتي کودک بدرفتاري را انجام داد و شما تاديبي را در نظر گرفتيد اما جواب نداد، ابتدا به درون خود رجوع کنيد و ببينيد در قبال رفتار اين کودک، چه احساسي پيدا کرديد. اگر خشمگين هستيد، هدف کودک جلب توجه است؛ اگر به عنوان والد احساس تهديد مي کنيد، شايد کودکتان قصد قدرتنمايي دارد؛ اگر به خاطر رفتار فرزندتان آزرده و ناراحت شديد، انتقام جويي مي تواند هدف فرزندتان باشد؛ و نهايتا اينکه اگر به عنوان والد احساس بي کفايتي کرديد، فرزندتان به دنبال ايجاد تصور بي کفايتي و عاجز جلوه دادن است.

2- عکس العمل کودک را، وقتي به او متذکر مي شويم که رفتار خود را ترک کند، زير نظر داشته باشيد.

در اين مواقع، اگر کودک به رغم تذکر به رفتارش همچنان ادامه داد، هدف جلب توجه است اما اگر کودک از عدم اعتنا استفاده کرد يا رفتارش را شدت بخشيد، به احتمال زياد هدفش نشان دادن قدرت است؛ همچنين اگر کودک موجب جريحه دار کردن احساس شما شد و دلخور و آزرده تان کرد، مي تواند نشان از انتقام گرفتن باشد؛ سرانجام اينکه اگر به کودک تذکر داديد، اما کودک عجز و نياز نشان داد و کمک شما را خواست و مجبور به کمک کردن و تسليم شديد، اين کودک احساس بي کفايتي را هدف بدرفتاري خود قرار داده است.

در مقابله با اين اهداف بدرفتاري، چه بکنيم؟

حال که متوجه اهداف کودکان شديد و توانستيد آن را بيابيد، مي توانيد به طريق زير با فرزند برخورد کنيد. در راهکارهاي زير اين مقصود را دنبال خواهيد کرد که به کودک ياد بدهيد از شيوه هاي سالمتري براي برآوردن نيازهاي خود استفاده کند.

راهکارهاي مقابله با جلب توجه کودک:

اين معمولي ترين هدف اشتباه کودک است و هنگامي مطرح مي شود که کودک کشف کند جلب توجه احساس خوبي به او مي دهد. البته همه ما به توجه نياز داريم اما توجه هميشگي و انحصاري، که خواست اين کودکان است، غيرقابل قبول و غيرممکن است. پس بايد به آنان ياد دهيم اين نياز را به درستي برآورده کنند، براي اين منظور:

* توجه داده شده به رفتار کودک را کاهش دهيد: بدانيد مجبور نيستيد به همه رفتارهاي جزيي کودک توجه کنيد. به خاطر داشته باشيد، کودکان به رفتارهايي مي پردازند که با انجام آن توجه والدين را جلب مي کنند. پس کمتر به اينگونه رفتارها توجه کنيد و از هنر ناديده گرفتن سنجيده استفاده کنيد.

* به رفتارهايي که مي خواهيد افزايش يابد، توجه کنيد: وقتي رفتار مثبت کودک را مورد توجه قرار مي دهيد و رفتار منفي را ناديده مي گيريد، کودک به زودي درمي يابد براي جلب توجه شما به چه رفتارهاي سالمي گرايش يابد.

* کمتر حرف بزنيد و بيشتر عمل کنيد: وقتي زمان خيلي زيادي را صرف حرف زدن و توضيح دادن مي کنيم، کودک ما را جدي نمي گيرد. پس وقتي خواسته اي را داشتيد، فقط يک بار بگوييد و سپس به چيزي که گفتيد عمل کنيد. مثلا کودک را يک بار براي صرف شام صدا کنيد، بعد غذا را بکشيد، چون اگر کودک نيايد، غذا سرد مي شود و خود او مسئول است.

* کارهايي را به کودک بدهيد تا با مفيد بودن براي ديگران توجه مثبت به دست آورد: مثل چيدن سفره، با اين کارها کودک رابه سمت رفتار مشارکتي جهت مي دهيد.

* القاي حس تعلق به کودک: مي توانيد با بيان عباراتي از قبيل «عزيزم»، «فرزندم»، «دخترم يا پسرم»، همچنين با به کار بردن جملاتي نظير «از داشتن تو راضي هستم»، «به تو افتخار مي کنم»، احساس تعلق را به کودک انتقال دهيد.

* محبت نامشروط به کودک داشته باشيد: براي اين منظور گاهي اوقات و بدون هيچ دليلي، کودک خود را در آغوش بگيريد و او را نوازش کنيد. در اينگونه موارد کودک خواهد فهميد براي کسب محبت شما، حتما نبايد کار خوبي انجام بدهد، بلکه شما در هر شرايطي او را دوست داريد.

راهکارهاي مقابله با قدرتنمايي کودک

شناخت و فهم دليل نمايش قدرت کودک، که عموما براي نشان دادن توانايي است، کمک مي کند خشممان را مهار کنيم و پاسخ بهتري بدهيم. مي توانيم تقويت کردن اين هدف اشتباه را متوقف و شروع به هدايت رفتار کودک به سمت رويکردهاي سازنده تر براي احساس توانايي کنيم. بدين منظور:

* درباره اينکه آنها چه مي توانند انجام دهند صحبت کنيد نه اينکه چه نمي توانند: مثلا به جاي اينکه بگوييد «نمي تواني تلويزيون نگاه کني مگر اينکه تکاليفت را بنويسي»، که جمله اي منفي و نشان از نتوانستن است و بنابراين کودک به مقابل برمي خيزد، مي توانيد بگوييد «ابتدا تکاليفت را انجام بده و بعد تلويزيون نگاه کن».

* هنگام متذکر شدن بر بدرفتاري تمرکز کنيد نه شخصيت کودک: اين را بدانيد گرچه ممکن است اعمال کودک غيرقابل تحمل باشد اما خود کودک مورد پذيرش است. مثلا به جاي اينکه بگوييد «چقدر بچه شلخته اي هستي»، بگوييد: «وسايل اتاقت، به هم ريخته به نظر مي رسند»، اينگونه بيان، اجازه و فرصت تغيير به کودک مي دهد.

* به کودک مسئوليت واقعي بدهيد: تشويق و واگذاري برخي کارها متناسب با توانايي کودک، کمک مي کند احساس توانايي لازم را کسب کند.

* درباره قوانين و پيامدها با کودک صحبت کنيد: بهتر است درباره بدرفتاري فرزندان از قبل با آنها صحبت و به صورت مشارکتي براي اعمال پيامدها تصميم گيري کنيد. در اين صورت، حتي وقتي بدرفتاري صورت مي گيرد، کودک با شما مقابله نمي کحند زيرا به توافق قبلي رسيده بوديد.

* از کودک نظرخواهي کنيد: در انجام و تصميم گيري برخي امور خانه با کودک مشورت کنيد و در برخي موارد نيز نظرات او را اعمال کنيد.

* حق انتخاب بدهيد: در برخي موارد که نگران از مقاومت کودک هستيد، از بين گزينه هاي مختلف که به کودک معرفي مي کنيد به او حق انتخاب بدهيد.

راهکارهاي مقابله با انتقام کودک

کودکي که به انتقام متوسل مي شود، آنقدر فشار مي آورد تا اينکه والدين آشفته شوند و از کوره در بروند. برخي راهکارهاي موثر براي اين کودکان عبارتند از:

* فهرستي از نکات مثبت کودک تهيه کنيد: اين فهرست کمک مي کند بدانيد کودکتان، هنوز قابل تحمل است به خصوص زماني که احساس باخت و رنجش مي کنيد. از اين فهرست براي تمجيد کودک نيز استفاده کنيد.

* تلافي نکنيد: عموما در اينگونه مواقع کودکان از بددهني و ناسزا براي جريحه دار کردن احساسات شما استفاده مي کنند، اگر مقابله به مثل کنيد يعني کودک را مورد فحش و ناسزا قرار دهيد، دور باطلي تشکيل مي شود که شايد نتوانيد ديگر آن را قطع کنيد.

* اعمال مثبت را تشويق کنيد: هر وقت عمل مثبتي را در او ديديد به تشويق و تحسين بپردازيد، نه اينکه با بيان جملاتي مثل «از تو اين رفتار خوب بعيد است»، «چه عجب!» و مانند آن، به سرزنش کودک بپردازيد.

* آرامش خود را حفظ کنيد: در لحظه عصبانيت موقعيت را موقتا ترک کنيد و بعد از کسب آرامش برگرديد.

راهکارهاي مقابله با احساس بي کفايتي کودک:

وقتي در تربيت خود احساس بي کفايتي داريد يا فکر مي کنيد کودکتان فرد ناتواني است و در واقع احساس دلسردي و نااميدي کرديد، به موارد زير توجه کنيد؛

* به کودک نشان دهيد اشتباه طبيعي است: وقتي کودک در انجام يک رفتار دچار شکست شد، مي توانيد با پرسيدن عباراتي مانند «دفعه بعد مي تواني چه بکني تا اين اتفاق نيفتد»، «اين باعث شد دفعه بعد جبران کني» يا بيان داستان هاي افرادي که شکست خوردند و بعد موفق شدند، کودک را دلگرم نگه داريد.

* کارهايي از کودک بخواهيد که بتواند موفق شود:
وقتي دستوري به کودک مي دهيد يا از او تقاضا داريد، اين را مد نظر داشته باشيد آيا مي تواند با توجه به شرايط و توانايي هايش آن را انجام دهد. در واقع کمتر کارهايي را به فرزند واگذار کنيد که شکست بخورد.

* تسليم نشويد: وقتي فرايند جبران را آغاز کرديد، در کنار کودک باشيد، شايد اين امر زمان ببرد، قرار نيست نااميد شويد و دوباره کار کودک را خودتان انجام دهيد.

اعمال قدرت

* درباره اينکه آنها چه مي توانند بکنند صحبت کنيد نه اينکه چه نمي توانند
* هنگام متذکر شدن بر بدرفتاري تمرکز کنيد نه شخصيت کودک
* با کودک نجنگيد
* به کودک مسئوليت واقعي بدهيد
* درباره قوانين و پيامدها با کودک صحبت کنيد
* از کودک نظرخواهي کنيد
* حق انتخاب بدهيد

جلب توجه

* توجه داده شده به رفتار کودک را کاهش دهيد
* به رفتارهايي که مي خواهيد افزايش يابد، توجه کنيد
* کمتر حرف بزنيد و عمل کنيد
* کارهايي را به کودک بدهيد تا با مفيد بودن براي ديگران توجه مثبت به دست آورند
* اوقات ويژه با کودک داشته باشيد
* القاي حس تعلق به کودک
* محبت نامشروط به کودک داشته باشيد

انتقام

* فهرستي از نکات مثبت کودک تهيه کنيد
* تلافي نکنيد
* اعمال مثبت را تشويق کنيد
* آرامش خود را حفظ کنيد

عاجز جلوه دادن

* براي تربيت درست وقت بگذاريد
* به کودک نشان دهيد که اشتباه طبيعي است
* کارهايي از کودک بخواهيد که بتواند موفق شود
* هر تلاش و بهبود کوچکي را تشويق کنيد
* خودگويي مثبت را ياد بدهيد
* تسليم نشويد



درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید اینجانب رضا اشرفی دانشجوی کارشناسی رشته مهندسی فتاوری اطلاعات، متولد 1362 از روستای آق گنبد و در ارومیه سکونت دارم. این وبلاگ جهت اطلاع رسانی در حوزه های مختلف ایجاد شده است امیدورام با راهنمایی های خود، بنده حقیر را در هرچه بهتر کردن وبلاگ یاری فرمائید.
آخرین مطالب
پيوندها
ساعت کاسیو">ساعت کاسیو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمی فرهنگی ورزشی و آدرس ashrafireza.com.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان